جستجو
فارسی
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
  • English
  • 正體中文
  • 简体中文
  • Deutsch
  • Español
  • Français
  • Magyar
  • 日本語
  • 한국어
  • Монгол хэл
  • Âu Lạc
  • български
  • Bahasa Melayu
  • فارسی
  • Português
  • Română
  • Bahasa Indonesia
  • ไทย
  • العربية
  • Čeština
  • ਪੰਜਾਬੀ
  • Русский
  • తెలుగు లిపి
  • हिन्दी
  • Polski
  • Italiano
  • Wikang Tagalog
  • Українська Мова
  • دیگران
عنوان
رونویس
برنامه بعدی
 

عزم راسخ استاد اعظم چینگ های برای نجات حیوانات

جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید

در روز ۹ ماه می ۲۰۲۱، استاد اعظم چینگ های محبوب ما طی یک تماس تلفنی کاری با اعضای تیم سوپریم مستر تلویزیون، یک بار دیگر، با محبت دلسوزی عمیق و بی پایان خود برای جهان، بخصوص برای برادران آرام و باهوش مان، حیوانات، را به اشتراک گذاشتند.

من باید تمرکز کنم. باید تمام توان خودم را حفظ کنم تا به جهان کمک کنم، تا به حیوانات کمک کنم. (بله، استاد.) چون قلبم هر روز برای آنها به درد می آید. گاهی دیگر اشکی برایم نمی ماند که بریزم. فقط می نشینم و روی میز سرم را نگه میدارم. در اینگونه مواقع اگر سگهایم آنجا بودند، می آمدند.

من زندگی ام را به تمام حیوانات مدیون هستم، حیوانات وحشی. آنها تمام روز دائم به من اطلاعات میدهند. و حتی زنبورها، شب هنگام می آیند تا به من هشدار دهند. (وای.)

خوش شانس هستم که حیوانات به من هشدار میدهند، چون آن زنبور مستقیم جلوی صورت من می آید و مانند یک هلیکوپتر می ایستد، در میان هوا می ایستد و آنرا به من میگوید، در تاریکی، نیمه شب. (آه، وای.) در حال حاضر، باید بر مدیتیشن بیشتر، تمرکز کنم. حداقل به داشتن صلح، کمک میکند. اما من صلح بیشتر برای حیوانات می خواهم، نه فقط برای انسانها.

میدانید، من میتوانم به حیوانات اعتماد کنم. حتی حیوانات وحشی که با من کاری ندارند. (بله.) من به چند سنجاب و راسو غذا دادم، اما بخاطر آن نبود. شاید هم بخاطر آن هم بود، آنها سپاسگزار هستند. فقط چند لقمه غذا و مقداری میوه و سبزیجات، و آنها بخاطرش قدردانی میکنند. آنها میخواهند زندگی شان را به شما ببخشند. حتی زنبورها، آنها هیچوقت در تاریکی پرواز نمی کنند. (بله، استاد.) یک زنبور بزرگ مستقیما جلوی صورت من آمد و آنجا ثابت ایستاد و چیزهایی به من گفت. و بعد پرواز کرد و رفت. در آن موقع، نیمه شب، زنبور چیزی از من نمی خواهد. با اینحال، من مقداری آب برای زنبورها بیرون میگذارم. مقدار کمی آب، بصورت کم عمق میگذارم، و یک اسفنج یا چنین چیزی وسط آن میگذارم تا بالهایش خیس نشود، و آنها بتوانند بیایند و بنوشند. هرجایی که باشم، سعی میکنم چنین کاری کنم. و به بقیه حیوانات و همینطور پرندگان، آب و غذا میدهم. اما این کار را برای دریافت پاداش یا قدردانی یا حمایت نکردم، آن کار را از روی عشق کردم. (بله، استاد.) و چون آنها را دوست دارم، آنها هم پاسخ میدهند. (بله.)

عشق تمام موجودات را تحت تأثیر قرار میدهد، به جز انسانها، متأسفم که این را میگویم. انسانها به طرز وحشتناکی، از درون و بیرون مسدود شده اند، بخاطر همین، چیز زیادی نمی بینند. آنها منطق اینکه نباید حیوانات را برای غذا شکنجه داد و بقتل رساند را نمی بینند.

ما می توانیم به وضوح ببینیم. درک اینکه نباید موجودات بیگناه را بکشیم، و آنها را شکنجه بدهیم، چقدر میتواند مشکل باشد؟ (بله.) و همه اینها حتی در انجیل مقدس که به آن معتقد هستند، گفته شده است. آنها هر روز به کلیسا میروند، به خطبه ها گوش میدهند، کتابهای مقدس را میخوانند، مزامیر و چنین چیزهایی را ذکر میکنند. (بله، استاد.) نمی توان گفت که آن را نخوانده اند اما به آن اهمیت نمی دهند! هنوز به نادیده گرفتن این کار زجرآور کشتار میلیاردها حیوان در سال ادامه میدهند. گویی کور، کر و لال هستند. هیچ چیز را متوجه نمی شوند.

من مصمم هستم که برای حیوانات زندگی کنم. طوریکه آنها را شکنجه میکنند، نمیتوانم آنرا نادیده بگیرم و بگویم "مشکلی نیست". (بله، استاد.) چون یک روز دیدم که پوست آنها را میکندند. خدای من، تصور کنید که شما را از آن دستگاه آویزان کنند و با آن دستگاه پوست تان را بکنند؟ از بالا تا پایین. شما آنرا در سوپریم مستر تلویزیون مان دیدید. (بله.) و من چند بار آنرا دیدم، یکی از آنها یک گاو بزرگ است و یکی دیگر یک گوساله ی خیلی کوچک یا سگ است. آه، آن موقع به بهشت و زمین قسم خوردم، گفتم "من بخاطر حیوانات زندگی خواهم کرد." حتی اگر فقط برای آنها باشد. آن روز، بسیار عصبانی بودم.

"خدایا"، من بسیار اندوهگین بودم، گفتم: "خواهش میکنم، فقط مرا تنبیه کن و بگذار حیوانات آزاد باشند." داشتم طبق معمول گریه می کردم. آنوقت قسم خوردم که: "من بخاطر شما زندگی خواهم کرد." به آنها گفتم: "فراموش تان نخواهم کرد." نمی توانم تمام این رنجها را از ذهنم خارج کنم. وقتیکه ویرایش میکنم باید آنرا ببینم. درست همانطور که شما مجبورید ببینید. (بله، استاد.) تمام این کلیپ های شکنجه ی حیوانات را. (بله، استاد.) مجبور بودم ببینم، و به بهشت و زمین قسم خوردم، گفتم: "من باید برای حیوانات زندگی کنم." قبلا، برایم مهم نبود که زنده بمانم یا بمیرم. منظورم این است که به دنبال خودکشی یا همچین چیزی نیستم، اما اگر بمیرم، خب می میرم. چنین نگرشی داشتم. متوجه منظورم می شوید؟ (بله.) اما آن روز، آن تصاویر واقعا مرا مجبور به بیداری کرد.

و گفتم: "زندگی من، فقط متعلق به من نیست. من به موجودات در حال رنج متعلق هستم، خصوصا به حیوانات." گفتم: "من باید زندگی کنم. من زندگی خواهم کرد. از خودم مراقبت خواهم کرد، از خودم حفاظت خواهم کرد. من باید برای شما زنده بمانم. من برای حیوانات زندگی خواهم کرد. من برای شما زندگی خواهم کرد. شما را فراموش نخواهم کرد. تا زمانیکه نفس میکشم، شما را رها نخواهم کرد." و واقعا جدی گفتم و هنوز هم مصمم هستم.

من واقعا به چیزی نیاز ندارم. فقط باید زنده و قوی بمانم. که تا زمان مرگم برای حیوانات کار کنم. من حالا فقط برای آنها زندگی میکنم، این را میدانم. واقعا مصمم هستم و قلبم واقعا میخواهد این کار را انجام دهد. حقیقتا. یعنی قطعا و قویاً و شدیداً بخاطر حیوانات زندگی خواهم کرد. زندگی ام را گرامی خواهم داشت، هرچقدر که از آن باقی مانده است، فقط بخاطر آنها. (بله، استاد.) بنابراین ما سوپریم مستر تلویزیون را ادامه خواهیم داد و برای آنها دعا میکنیم و هر کاری بتوانیم انجام میدهیم. (بله، استاد.) وقتی در اعتکاف هستم احساس میکنم قوی تر هستم نسبت به زمانیکه با همه بصورت عمومی مانند قبل صحبت میکردم، هر یکشنبه. (بله، استاد.) بهرحال من از طریق روحم، از قلبم صحبت میکنم، پس حتی نیازی نیست که بیرون بروم، مردم حرف مرا می شنوند. روح آنها صدای مرا میشنود. (بله.) من هر روز با بهشت و زمین صحبت میکنم، میگویم: "لطفا به من کمک کنید. لطفا به من کمک کنید تا به حیوانات کمک کنم. هیچ چیز دیگری نمی خواهم. واقعا نمی خواهم." من هرکاری که بتوانم تا آخر عمرم انجام میدهم. من هر روز بخاطر آنها بسیار رنج میکشم، زیرا همراه با آنها رنج میکشم. (بله، استاد.) انگار که خود آنها هستم. من اینگونه حس میکنم. انسانها آنقدر خبیث شده اند که هیچ چیز نمی دانند، هیچ چیز را حس نمی کنند. اگر اینجا هستم، هنوز هم امید هست.

با اشاره به اینکه آن روز "روز مادر" بود که در سراسر جهان جشن گرفته شده، استاد پیام قلبی شان را برای مادران تمام موجودات بیان نمودند.

"روز مادر مبارک" بر تمام مادران شما و تمام مادران سراسر جهان. "روز مادر مبارک" بر حیواناتی که آنها هم مادر هستند یا قرار است مادر شوند. لطفا همچنان دعا کنید. تا آخرین نفس تان دعا کنید، حتی اگر رنج میکشید. حتی اگر شکنجه میشوید، خداوند را فراموش نکنید. مرا فراموش نکنید. من همراه شما هستم. من با شما زجر میکشم. من شدیدا تلاش میکنم تا همه اینها را خاتمه دهم.

حداقل برای حیوانات. خدای من، آنها بسیار عزیز و معصوم هستند. آنها با انسانها بسیار مهربان هستند، حتی مهربانتر از انسانها با یکدیگر. حالا که در مورد آن صحبت میکنیم، من واقعا درد دارم.

و اینطور به نظر نمی رسد که افراد بر مسند قدرت دارند کاری انجام میدهند. آنهایی که به اصطلاح رهبران مذهبی و رهبران کشور و همه اینها نامیده میشوند. آنها دارند چه افرادی را رهبری میکنند؟ دارند به کجا رهبری میکنند؟ دارند مردم را به کجا رهبری میکنند؟ فایده ای ندارند.

ای مهربان ترین استاد، آمادگی شما برای فدا کردن خودتان تمام بهشتها و زمین را تکان میدهد، درحالیکه همدلی بیکران شما نسبت به معصومان درحال رنج ما را متأثر ساخته و بیدار میکند. ما دعا میکنیم که آرزوی استاد برای تمام موجودات زنده بزودی برآورده شود و اینکه ما انسانها قلب مان را بگشاییم و تغذیه وگان پرمهر را برگزینیم؛ فقط در آن صورت صلح جاودان و واقعی بر روی زمین خواهیم داشت. باشد که استاد همواره در سلامتی کامل، امنیت و حفاظت همه خدایان قرار داشته باشند.

بیشتر تماشا کنید
آخرین ویدئوها
2024-11-05
10 نظرات
به اشتراک گذاری
به اشتراک گذاشتن در
جاسازی
شروع در
دانلود
موبایل
موبایل
آیفون
اندروید
تماشا در مرورگر موبایل
GO
GO
Prompt
OK
اپلیکیشن
«کد پاسخ سریع» را اسکن کنید یا برای دانلود، سیستم تلفن را به درستی انتخاب کنید
آیفون
اندروید