جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
شخص دیگری بود که او نیز خیلی بد بود، خیلی خسیس بود. روزی سعی کرد خودش از رودخانهای بگذرد و بعد لغزید زیرا جریان آب بسیار قوی بود. بعد جریان او را با خود برد و به وسط ِ رودخانه کشید؛ مدام برای کمک فریاد میزد: «کسی به من کمک نمی کند؟ پول خواهم داد!» و یک نفر در نزدیکی در یک قایق بود. گفت: باشه، ۵۰ دلار می گیرم. باشه؟ و بعد به شما کمک خواهم کرد.» و آن شخص گفت: «پنجاه دلار! خیلی گران است! بیست دلار، خب؟» [...]