جزئیات
دانلود Docx
بیشتر بخوانید
چاق نمیشوم چون میل به خوردن ندارم. [...] آن بالا، من بوی آن غذای بد را حس کردم. ابتدا، بهنظرم خوب آمد. چون بینی و زبان با هم هماهنگ نبودند، بینی دهان را فریب داد و گفت: «بوی خوبی دارد. سریع بیا پایین.» آنها واقعا قدرتمند بودند. موضوع این بود که آنها نمیدانستند چگونه رشته برنجیهای باقیمانده را دور بیاندازند، پس به استاد درون دعا کردند که کمک کند. در نتیجه مجبور شدم پایین بیایم تا به آنها کمک کنم تا آنرا تمام کنیم. برای از بین بردنِ "کارما"، پایین رفتم. یک دیگ بزرگ دیدم، فکر کردم قابل خوردن است. بعد از خوردن چند لقمه، میخواستم "بمیرم". [...]