جستجو
فارسی
 

پیروزی در مقابل دنیای مختل کننده- صلح، قسمت ۸ از ۱۱

جزئیات
بیشتر بخوانید
رئیس‌جمهور ترامپ، شما مرد بزرگی هستید، لطفاً از او (پرزیدنت زلنسکی) بخواهید برگردد و در یک اتاق خصوصی باهم ‌صحبت کنید. نیازی نیست تمام نقاط ضعف ها در مقابل چشمان دنیا این‌گونه پخش شود. او به‌قدر کافی مجازات‌ شده است. حتی- حتی اگر کار اشتباهی هم کرده باشد، ۳ سال است که شبانه‌روز مجازات شده است.

و رئیس‌جمهور زلنسکی، من حق صحبت با شما یا با رئیس‌جمهور ترامپ را ندارم. من فقط یک زن هستم. زنان قلب نرمی دارند. ما مانند مردها جنگجو نیستیم. بیشتر جنگ‌ها را مردان راه می‌اندازند نه زنان. و رئیس‌جمهور زلنسکی، من دوست شما هستم، تا آنجا که می‌توانم به کشور شما کمک کرده‌ام. کمک به مردم برایم آن‌قدرها هم آسان نیست. به‌اندازه بسیاری از میلیاردرها پول ندارم. من هنوز به «ب» [بیلیون] نرسیده‌ام، من فقط M هستم، m کوچک. پس میلیاردرها، احتمالاً بهتر به شما کمک می‌کنند، یا شاید نه. مطمئن نیستم.

من هر کاری بتوانم می‌کنم. چندان آسان نیست. می‌خواهم به شاگردانم بگویم که حتی یک استاد دانشگاه، یک رئیس دانشگاه از من خواسته که افرادی را به یکی از دانشگاه‌های کشورتان بفرستم تا رستوران وگان "لاوینگ هات" باز کنند. چند نفری فرستادم، اما ماندن در آنجا برایشان آسان نیست. اگر بخواهند بمانند، چه کسب‌وکار ادامه یابد چه نه، باید هزینه زیادی برای ویزا، ویزای کاری بپردازند و به من گزارش شد که آنها زیاد نتوانستند بمانند. تقریباً به این شکل است. به‌نظر می‌رسد زمان سختی برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار در کشورتان باشد. من می‌توانستم بیشتر کمک کنم. من افرادی را فرستادم، پول فرستادم تا آنجا که می‌توانستم از اندک چیزی که دارم. بیشتر از آنچه باید، ارسال کرده‌ام. اما این کار آسانی نیست.

و من در موقعیت و مقامی نیستم که به شما و کشورتان کمک کنم. رئیس جمهور ترامپ می‌تواند. باید به او اعتماد کنید چون او مرد صادقی است. فقط‌ اینکه او هم باید برای منافع کشورش کار کند. پس هر دوی شما باید یکدیگر را بیشتر درک کنید و ابتدا خصوصی صحبت کنید و بعد با هم تصمیم بگیرید که کدام موضوع می‌تواند برای کل دنیا پخش شود. می‌دانم که رنج‌ زیادی کشیده‌اید و مسئولیتِ بزرگی بر دوش شماست. و مستاصل شده‌اید و امیدوار شده‌اید و بعد مایوس شده‌اید و ۱۰ هزار کار باید انجام دهید، این را می‌دانم.

اما هر صلحی، هر مذاکره‌ای، مثل تجارت است، می‌دانید جناب؟ هر مذاکره‌ای مثل یک تجارت است. باید بده و بستان شود. ما نمی‌توانیم فقط همه چیز را بگیریم و نمی‌توانیم فقط همه چیز را بدهیم. چون شخص ثالثی وجود دارد که آقای پوتین است. چه حق داشته باشد یا نه، باید با او معامله کنیم و باید به شیوه داد و ستد رفتار کنیم. هیچ‌کسی نمی‌تواند همه چیز را داشته باشد. هیچ‌کسی نمی‌تواند همه چیز را بدهد.

فقط دشمن را ببخشید، معامله خوبی برای هر دو طرف انجام دهید. چون هر دوی شما مرد هستید، غرور دارید. یک مرد نمی‌خواهد ببازد. این او را آزار میدهد. اگر شما نمی‌خواهید ببازید، پوتین حتی کمتر می‌خواهد ببازد. فقط باید صحبت کرد، باید صبور و فروتن بود، و با خلوص بود. قبل‌از هر شرایطی به خدا دعا کنید. تنها چیزی که می‌توانم به شما بدهم، توصیه کردن است. من به آن اندازه ای که میخواهم، پول ندارم که به کشوتان بدهم و کمک کنم. من کارهای کوچکی که می‌توانم را انجام می‌دهم. من از 'بانک جهانی' وام نمی‌گیرم یا چیزی شبیه به آن. بنابراین پول من، به زیادی پول افراد دیگر، افراد ثروتمند، نیست. من فقط آن‌قدر دارم که به کارهایم رسیدگی کنم. پس این توصیه را می‌توانم به شما بدهم.

در هر تجارتی، هر معامله‌ای، باید داد و ستد باشد، حتی در ازدواج، حتی با پدر و مادر و فرزندان، همیشه بده و بستان است، جناب. می‌دانم که برایتان سخت است، اما مردمِ شما، درک خواهند کرد. آنها بیش از هر چیز، صلح می‌خواهند و شما به آنها توضیح‌ خواهید داد که چرا به این شکل و آن شکل تصمیم گرفتید. یا به مردم خود بگویید که می‌خواهید چه تصمیمی بگیرید- چنین یا چنان تصمیمی. و اگر اکثریت موافق باشند، ادامه دهید. این برای شما، شرایط خیلی سختی است. شما در موقعیتی هستید که هیچ رهبری در دنیا نمی‌خواهد در آن باشد، اما شما حالا باید بهترین کار را برای کشورتان انجام دهید. به خدا دعا کنید تا شما را راهنمایی کند. بسیار خب. و من برایتان آرزوی بهترین‌ها و موفقیت دارم.

من به هیچ طریقی نمی توانم اینگونه با شما بطور خصوصی صحبت کنم. و نمی‌دانم از جایی که هستم چگونه ایمیل بفرستم. من تاکنون هرگز ایمیلی ارسال نکرده‌ام. نمی‌دانم چگونه انجام دهم. حتی حالا هم، نمی‌دانم چطور انجام دهم. همه چیز از قبل برای من آماده‌ شده است تا فقط بتوانم در سوپریم مستر تلویزیون کار کنم. من هیچ‌چیز دیگری نمی‌دانم. و حتی نمی‌دانم که اگر ایمیلی بفرستم، به شما یا به رئیس‌جمهور ترامپ می‌رسد.

من در دنیای سیاسی آن‌قدر بزرگ نیستم، شما این را می‌دانید. پس خالصانه برای کشور شما دعا می‌کنم و بهترین‌ها را برایتان آرزو می‌کنم. با اجازه شما، با اجازه مردم شما، من کشورتان را «یورِین» می‌نامم، یعنی، «شما حکمرانی میکنید.» شما بر خودتان سلطه دارید، بر کشورتان سلطه دارید. نه هیچ کس دیگر. آن مهم است.

بسیار خب. و هر روز دعا کنید. آرزو می‌کنم گاهی همسر و فرزندانتان را ببینید. می‌دانم سخت است اما باید گاهی آنها را ببینید یا برای صحبت با آنها وقت بگذارید. من فقط خانم مسنی هستم که با درد قربانیان جنگ و قربانیان کشتارگاه‌ها مشکل دارم. انسان‌ها نیز کشتارگاه دارند، مثلا در جنگ. اشخاص- حیوان کشتارگاه دارند، بدون اینکه خودشان مسبب آن باشند. قلبم هر روز در درد است. پس هر دوی شما، رؤسای‌جمهور بزرگ و شجاع، اگر چیزی گفتم که باعث رنجش شما شد، مرا ببخشید. این فقط از درد شدید من برای مردم، برای شهروندان بی‌گناه در جنگ، و به همان اندازه برای اشخاص- حیوان در کشتارگاه‌ها ناشی می‌شود.

پس خواهش می‌کنم مرا ببخشید. بهترین‌ها را برای هر دوی شما می خواهم. من آمریکا را دوست دارم و یورِین (اوکراین) را دوست دارم. من روسیه را هم دوست دارم. لطفا آقای پوتین را هم در نظر داشته باشید. در طول این سالها، با اینکه او را دوست نداشتم، دوست نداشتم که او جنگ راه می اندازد، شما این را می‌دانید. من تمام عقایدم را در ابتدای [جنگ] بیان کردم.

پوتین را هم در نظر بگیرید. او در زبان انسانی، در جامعه انسانی، یک مرد است. او هم یک مرد است. او هم غرور خود را دارد. پس فشار بیش از حد از هر جهت، برای شما، برای او، برای پرزیدنت ترامپ، هیچ نتیجه‌ای ندارد. ابتدا باید با اخلاص، صلح و آرامش کار کرد. این تمام چیزی است که می‌توانم بگویم. آرزو می‌کنم این اتفاق بیفتد که صلح به روسیه و اوکراین (یورِین) باز گردد. تعداد زیادی از مردم بی‌گناه، کودکان، زنان، سربازان یا غیرنظامیان کشته شده اند. این قلبم را بسیار می‌شکند. لطفا بخاطر ما، بخاطر من صلح کنید. متشکرم.

و نیز [خطاب به] آقای میلیاردر، ایلان ماسک؛ من هیچ جایگاهی ندارم که با شما به هر طریقی صحبت کنم، و هرگز نمی‌توانم با ایمیل یا نامه خصوصی یا هر چیز دیگری با شما تماس بگیرم. نمی‌دانم حتی کسی نامه‌ام را می‌گیرد تا به شما یا هر فرد دیگری در این دنیا بدهد. فقط امیدوارم که بتوانید صدای مرا از اینجا بشنوید، فقط چند کلمه. لطفا از فرزندتان محافظت کنید، از پسرتان محافظت کنید وقتی با شما به دفترِ «بیضی» [کاخ سفید] می‌آید و در برخی گفتگوهایتان می‌آید. از او در برابر این نوع مکان‌ها محافظت کنید. انرژی آنجا، ممکن است برای او خوب نباشد. او فقط یک بچه کوچک است.

بگذارید او یک بچه باشد. بگذارید در شرایط عادی بزرگ شود. از او در برابر انظار عمومی محافظت کنید. هرگز نمیدانید کجا برای او خوب است. پس او را در جایی که امن است، جایی که در محبت و مهربانی است نگه دارید و بعد زیاد به دیدنش بروید. یا او را با خود ببرید اما نزد خدمتکار، با پرستارِ بچه بماند و شما بیرون بروید تا برای دنیا مسئولیت خود را انجام دهید. شما به تمام قدرت و تمرکز خود نیاز دارید. یک بچه را کنار خود نیاورید. نه برای شما خوب است نه برای آن کودک.

برای دفتر «بیضی» ریاست جمهوری ِ یا در گفتگوهای عمومی نیز خوب نیست چون تاثیر متفاوتی ایجاد می‌کند. قدرتمندترین دفتر کار دنیا را به اتاق نگهداری از کودک یا اتاق غذاخوری یا نشیمنِ شخصی خود تبدیل نکنید. ما باید به 'دفتر مرکزی' احترام بگذاریم. ما باید آن را فقط برای امور کشوری حفظ کنیم. آنجا متعلق به کودک شما هم هست اما او نباید در این سن به آنجا برود. می‌دانم او را دوست دارید و او شما را دوست دارد. به همین دلیل گاهی نمی‌توانید از او جدا شوید، اما باید اینکار را بکنید.

من اشخاص- سگم را در اینجا ندارم. من اشخاص- پرنده‌ام را در اینجا ندارم. آنها عزیزانم هستند. آنها خانواده من هستند. دلم برای آنها خیلی تنگ شده. و شاگردانم نیز در اینجا نیستند. خیلی دلم برای آنها هم تنگ شده است. آنها خیلی دل‌تنگ من هستند. اما هم‌اکنون باید کارم را به تنهایی انجام دهم. پس چیزی به شما نمیگویم که خودم نتوانم انجام دهم. می‌دانم سخت است ولی ما مجبوریم. بسیار خب، جناب؟

و من برایتان احترام زیادی قائلم. من طرفدار شما هم هستم. شما فوق‌العاده‌اید، قدرتمند هستید. شما به رئیس‌جمهور کمک کردید تا مقامی را که سزاوار آن است را به دست آورد و مردم آمریکا بخاطر آن سپاسگزارند. شما بهترین هستید – بهترین دوست یا یکی از بهترین دوستانی هستید که رئیس‌جمهور می‌تواند داشته باشد و به او اعتماد کند. او خیلی خوش‌شانس است که شما را دارد. پس امور کاری را، خارج از محدوده شخصی نگه دارید تا آنجا یک حال و هوای قدرتمند، و انرژی امور-رسمی داشته باشد و به آن شکل متمرکز نگه دارید.

در هر عرصه سیاسی عمومی که در آن افراد در مورد موضوعات مختلف صحبت می‌کنند، گاهی بحث می‌کنند، گاهی با کلمات شان جنگ می‌کنند، و برای بچه‌ها خوب نیست. ممکن است به نظر برسد که کودک همه چیز را درک نمی‌کند، اما روح او، ذهن او همه اینها را ثبت می‌کند. این شروع خوبی برای یک بچه کوچک نیست. خواهش می‌کنم، من بچه‌ها را دوست دارم. میتوانید ببینید که من توصیه های زیادی را فقط برای کودکان نوشته‌ام. نه به این دلیل که بزرگترها را دوست ندارم. من بزرگسالان را بعنوان شاگرد دارم، اما کودکان را دوست دارم چون آنها بی‌گناه هستند، چون در دنیای آشفته و نامطلوب‌مان، آنها آسیب‌پذیر هستند. پس آنها را از صحنه سیاسی، از بحث‌های کاری و حال و هوای متفاوت از خانه، دور نگه دارید. اجازه دهید کودکان در امنیت خانه‌شان زندگی کنند، تا اینکه به اندازه کافی رشد کنند که بتوانند با تغییرات بیرونی کنار بیایند. او وقت دارد. بگذارید او زمان خود را داشته باشد.

Photo Caption: زمستان برف دارد، تابستان حرارت دارد، اگر نمیتوانید آنرا تغییر دهید، با آن کنار بیایید!

دانلود عکس   

بیشتر تماشا کنید
همه قسمت‌ها (8/11)
1
میان استاد و شاگردان
2025-03-15
2885 نظرات
2
میان استاد و شاگردان
2025-03-16
2228 نظرات
3
میان استاد و شاگردان
2025-03-17
2004 نظرات
4
میان استاد و شاگردان
2025-03-18
1970 نظرات
5
میان استاد و شاگردان
2025-03-19
2083 نظرات
6
میان استاد و شاگردان
2025-03-20
1502 نظرات
7
میان استاد و شاگردان
2025-03-21
1111 نظرات
8
میان استاد و شاگردان
2025-03-22
808 نظرات
9
میان استاد و شاگردان
2025-03-23
527 نظرات